میراث غزه در میان ویرانههای جنگ
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۲۰۸۸
حملات هوایی اخیر به نوار غزه بسیاری از آثار باستانی این منطقه پرقدمت را در معرض تهدید قرار داده است؛ درحالیکه برخی از این آثار در فهرست یونسکو ثبت شدهاند و به حمایت مجامع بینالمللی برای محافظت بیشتر در بحبوحه جنگ نیازمندند.
به گزارش ایسنا به نقل از نشنال، در حالی که جنگ رژیم صهیونیستی و غزه دومین هفته را پشت سر گذاشت، غزه با حمله ویرانگر دیگری به پناهگاه آوارگان داخلی خود، شنبه را آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کلیسای ارتدکس «سنت پورفیریوس یونان» یکی از قدیمیترین کلیساهای فعال در منطقه فلسطین در ساعات پایانی روز پنجشنبه در حملات هوایی رژیم صهیونیستی تخریب شد و طبق گزارش «نشنال»، دستکم ۱۶ کشته و دهها مجروح در محوطه این کلیسای ارتدکس بر جای گذاشت. با شدت گرفتن جنگ در غزه بسیاری از ساکنان مسلمان و مسیحی غزه در این کلیسا پناه گرفته بودند.
کلیسای ارتدکس یونانی و باستانی غزه با دیوارهای متعلق به دوران جنگهای صلیبی محصور شده است. نام این کلیسا به نام «اسقف پورفیریوس»، اسقف قرن پنجم میلادی غزه نامگذاری شده است که پایههای اصلی کلیسا را در سال ۴۲۵ پس از میلاد بنا کرد.
در این زمینه بخوانید:
کلیسای تاریخی غزه که سرپناه بود و بمباران شد
بر اساس وبسایت رسمی «سنت پورفیریوس یونان»، این کلیسا به عنوان سومین کلیسای قدیمی جهان شناخته شده است که در سال ۱۸۵۶ میلادی مرمت شد.
کلیسای «سنت پورفیریوس یونان» فقط چند متر با بیمارستان «الاهلی» (المعمدانی) فاصله دارد که به گفته مدیر کمیته امور کلیساهای فلسطین، حمله روز سهشنبه رژیم صهیونیستی به این بیمارستان به شهادت صدها تن فلسطینی منجر شد.
این کلیسا در قرن هفتم میلادی به مسجد تبدیل شد، اما در قرن دوازدهم میلادی مسیحیها ساختمان آن را بار دیگر به کلیسا تبدیل کردند.
از جمله مهمترین ویژگیهای ساختمان این کلیسا به سقف نیمهگنبدی و ورودی سهبخشی آن میتوان اشاره کرد که در کنار آنها ستونهای مرمرین ساخته شده است.
بیمارستانی هم که روز سهشنبه مورد اصابت قرار گرفت، یکی از قدیمیترین بیمارستانهای این منطقه بود که در سال ۱۸۸۲ میلادی در غزه ساخته شده است.
با توجه به نزدیک بودن موقعیت مکانی «غزه» به مهد سه مورد از بزرگترین ادیان الهی، جای تعجب نیست که این منطقۀ جنگزده مملو از محوطههای تاریخی مهم باشد.
در ادامه با برخی از محوطههای واقع در غزه که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفتهاند و محل برخی از اکتشافات مهم باستانشناسی بودهاند و اکنون درگیریهای غزه تهدیدی بزرگ برای آنها محسوب میشوند، آشنا میشوید:
صومعه سنت هیلاریون
«صومعه سنت هیلاریون» قدیمیترین و بزرگترین بنای یادبود مسیحی غزه است که در مرکز غزه واقع شده است و در فهرست آزمایشی میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
با گذشت چندین قرن، یعنی از دوره رومی گرفته تا خلافت اموی، چندین کلیسای مختلف در این مکان ساخته شده است. صومعههای مختلفی که ساخته شدند، دارای موزاییکها و کفهای مرمری، محل غسل تعمید، سردابه بزرگ و بیش از ۱۲۰ اتاق برای اسکان کشیشان و بازدیدکنندگان، حمام، آشپزخانه، سالن غذاخوری بودهاند.
بندر آنتدون (Anthedon)
«آنتدون» نخستین بندرگاه غزه است که در متون اسلامی با نام «تیدا» از آن یاد شده است. این شهر از ۸۰۰ پیش از میلاد تا ۱۱۰۰ میلادی خانه فرهنگهای متفاوتی بوده است. محوطه باستانشناسی شهر بندری و باستانی «آنتدون» در مدیترانه؛ یعنی در شمال غربی نوار غزه واقع شده است.
این مکان در فهرست آزمایشی میراث جهانی یونسکو قرار دارد و بر اساس اطلاعات «یونسکو» در این مکان، ویرانههای یک معبد رومی و بخشی از یک دیوار کشف شده است. علاوهبر این، باستانشناسان بقایای چند ویلای رومی، کفپوشهای موزائیکی و انبار را نیز در این محوطه کشف کردهاند.
قصر الباشا (پاشا)
قصر الباشا (پاشا) به عنوان یک دژ قدیمی به تنها موزه باستانشناسی عمومی غزه تبدیل شده است. گفته میشود یکی از سلطانهای «ممالیک» قرن سیزدهم میلادی بخشهایی از «قصر الباشا» را به عنوان خانهای برای یکی از همسرانش ساخته است که در غزه با او آشنا شد. با این حال، قدمت استحکامات این بنا به قرن هفدهم میلادی بازمیگردد؛ زمانی که یک فرماندار ترک عثمانی، آن را به خانه خود تبدیل کرد.
بریتانیاییها بعدها از این مکان به عنوان مقر پلیس استفاده کردند و مصریها نیز آن را به یک مدرسه دخترانه تبدیل کردند. اخیرا نیز وزارت آثار باستانی و گردشگری فلسطین با کمکهای بینالمللی، این مکان را به یک موزه تبدیل کرده است.
حمام السمرا (گرمابه سامریان)
در منطقه قدیمی «زیتون» واقع در غزه، گرمابه ترکی وجود دارد که نام «سامریان» را یدک میکشد. قدمت یک لوح که در این سازه باستانی وجود دارد به ۱۳۲۰ میلادی بازمیگردد. کاشیهای مرمرین این حمام، سقفهای طاقدار و پنجرههای شیشهای آن در طول سالهای گذشته بارها مرمت شدهاند.
مسجد جامع غزه (مسجد العمری)
مسجد جامع غزه که قدیمیترین مسجد نوار غزه محسوب میشود، هنوز برای اقامه نماز مورد استفاده قرار میگیرد. گمان میرود این مکان در ابتدا یک معبد فلسطینی بوده است که بعدها به کلیسای بیزانسی تبدیل شد و پس از فتح غزه توسط مسلمانان در قرن هفتم میلادی به مسجدی تبدیل شد که در چند قرن اخیرا بارها مرمت شده است.
«اریحا» و گورستانی با تابوتهای کمیاب
بسیاری از محوطههای باستانی غزه به دلیل کمکهای بینالمللیِ محدود در کاوشهای باستانشناسی همچنان مدفون باقی ماندهاند. از جمله این مکانها به کلیسای قرن چهارمی بیزانسی واقع در شمال نوار غزه میتوان اشاره کرد.
در تابستان اخیر، یونسکو ویرانههای ماقبل تاریخ در نزدیکی شهر باستانی «اریحا» را نیز به عنوان یکی از مکانهای میراث جهانی واقع در فلسطین معرفی کرد، که رژیم صهیونیستی آن را محکوم و حتی تاکید کرد که برای لغو آن تلاش خواهد کرد.
چندی پیش نیز کاوش باستانشناسان در غزه به کشف دهها گور باستانی، از جمله دو تابوتدان سربی در یک گورستان متعلق به ۲۰۰۰ سال پیش و امپراتوری روم منجر شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جنگ غزه محوطه باستان شناسی غزه فلسطين عملیات طوفان الاقصی جنایت نسل کشی در بیمارستان المعمدانی حمله به غزه عملیات طوفان الاقصی داريوش مهرجويي جشنواره فیلم کوتاه تهران موزه هنرهاي معاصر قتل داریوش مهرجویی و همسرش جنایت نسل کشی در بیمارستان المعمدانی داريوش مهرجويي جشنواره فیلم کوتاه تهران رژیم صهیونیستی باستان شناسی میراث جهانی قدیمی ترین تبدیل شد نوار غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۲۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
فرارو- روانشناسان مختلفی به تحلیل شخصیت "صدام حسین" دیکتاتور اسبق عراق پرداخته اند. یکی از شناخته شدهترین آنان "جرولد مورتون پست" روانپزشک و تحلیلگر سابق سیا بود که در برخی از منابع از او به عنوان ابداع کننده "روانشناسی سیاسی" نیز یاد شده است.
به گزارش فرارو، او درباره صدام مینویسد: "صدام حسین" رئیس جمهور عراق به عنوان "دیوانه خاورمیانه" توصیف شده است. این تشخیص تحقیرآمیز نه تنها دقیق نیست، بلکه خطرناک است. سپردن صدام به قلمرو جنون میتواند تصمیم گیرندگان را گمراه کند که باور کنند او غیرقابل پیش بینی بود؛ در حالی که در واقع چنین نیست. بررسی سوابق رهبری صدام حسین در عراق در دو دهه گذشته نشان میدهد که او به هیچ وجه غیر منطقی نبوده بلکه تا حد زیادی خطرناک بوده است.
در واقع، بررسی زندگی و حرفه صدام حسین نشان میدهد که او یک مسیر را دنبال کرده است: عقلانی سازی ایدئولوژیک برای یک الگوی مادام العمر. همه اقدامات در صورتی موجه هستند که در خدمت پیشبرد نیازهای صدام حسین و جاهطلبیهای او باشند".
او درباره پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی صدام مینویسد: "صدام حسین در سال ۱۹۳۷ در یک خانواده دهقانی فقیر در نزدیکی تکریت در مرکز عراق متولد شد. پدرش قبل از به دنیا آمدن او فوت کرد و طبق سنت آن زمان عمویش با مادرش ازدواج کرد. او در ده سالگی تحت تاثیر سواد پسر عمویش قرار گرفت و آرزوی ادامه تحصیل داشت، اما با مخالفت خانواده اش مواجه شد به همین دلیل نیمه شب خانه را ترک کرد و راهی خانه دائی اش "خیرالله" شد. خیرالله نه تنها نقش پدر را برای صدام ایفا کرد بلکه به مربی سیاسی او نیز تبدیل شد. خیرالله در قیام ۱۹۴۱ عراق علیه بریتانیا مبارزه کرده بود و به دلیل اقدامات ملی گرایانه اش به پنج سال زندان محکوم شده بود. او خاطرات خود و اقوام اش که با مهاجمان خارجی مبارزه کردند و برخی از آنان جان شان را برای ملی گرایی عراقی از دست دادند، برای صدام تعریف میکرد. خیرالله که بعدا فرماندار بغداد شد جهان بینی صدام جوان سال را شکل داد و به او آموخت که باید از بیگانگان نفرت داشته باشد.
در سال ۱۹۸۱ میلادی صدام جزوهای را که توسط خیرالله نوشته شده بود با عنوان "سه گروهی که خدا نباید خلق میکرد: ایرانیان، یهودیان و مگسها" را بازنشر کرد. خیرالله کار آموزش تاریخ عرب و ایدئولوژی ناسیونالیستی حزب بعث به صدام را انجام داد. حزب بعث که در سال ۱۹۴۰ تاسیس شد، در نظر داشت یک ملت جدید عربی ایجاد کند که قدرتهای استعماری و امپریالیستی را شکست داده و به استقلال، وحدت و سوسیالیسم عربی دست یابد. ایدئولوژی بعث همان طور که توسط بنیانگذار فکری آن "میشل عفلق" مفهوم سازی شده بود، بر تاریخ ظلم و تفرقه جهان عرب تمرکز داشت؛ ابتدا به دست عثمانیها، سپس به دست فرمانروایانهای غربی، سپس توسط سلطنتهای تحت سلطه منافع غرب و در نهایت با تاسیس "رژیم صهیونیستی". صدام با الهام از داستانهای حماسی دائی اش در خدمت به ملت عرب از همان روزهای ابتدایی زندگی اش خود را غرق در رویاهای شکوهمندانه میدید.
او خود را به جای بخت النصر پادشاه بابل (۵۸۶ پیش از میلاد مسیح) که بیت المقدس را فتح کرد و "صلاح الدین ایوبی" که سپاه صلیبیون را شکست داد و بیت المقدس را بازپس گرفت، میدید. صدام تا زمانی که همراه دائی اش برای ادامه تحصیلات متوسطه خود به بغداد سفر کرد غرق در تاریخ عرب و ایدئولوژی بعث بود.
مدارس آن زمان که جولانگاه ناسیونالیسم عربی بودند تمایلات سیاسی او را تقویت کردند. در سال ۱۹۵۲ میلادی زمانی که صدام ۱۵ ساله بود "جمال عبدالناصر" کودتای (یا به زعم طرفداران اش انقلاب) افسران آزاد را در مصر رهبری کرد و برای صدام جوان و همتایان اش تبدیل به قهرمان شد. ناصر به عنوان رهبر فعال پان عربیسم به الگویی ایده آل برای صدام تبدیل شد: این که تنها با رویارویی شجاعانه با قدرتهای امپریالیستی میتوان ناسیونالیسم عرب را از قید و بندهای غربی رها کرد. صدام در ۲۰ سالگی با الهام از ناصر به حزب عربی سوسیالیستی بعث در عراق پیوست و به سرعت مقامهای حزب را تحت تاثیر قرار داد.
دو سال بعد در سال ۱۹۵۸ میلادی ژنرال "عبدالکریم قاسم" ظاهرا با تقلید از ناصر کودتایی را در عراق رهبری کرد که منجر به سرنگونی نظام سلطنتی شد. با این وجود، قاسم بر خلاف ناصر راه سوسیالیسم را دنبال نکرد و علیه حزب بعث شورید. در آن زمان صدام ۲۲ ساله به مقر حزب بعث رفت و ماموریت رهبری یک تیم پنج نفره برای ترور قاسم را به عهده گرفت. بنا بر گزارشها این ماموریت به دلیل خطای اساسی در محاسبات صدام شکست خورد، اما فرار صدام به سوریه ابتدا با اسب و سپس با شنا در رودخانه باعث شد او به جایگاهی اسطورهای در تاریخ عراق دست یابد.
صدام در دوران تبعید خود برای تحصیل در رشته حقوق به مصر رفت و به درجات رهبری حزب بعث مصر رسید. او پس از سال ۱۹۶۳ میلادی که قاسم توسط بعثیها برکنار شد به عراق بازگشت. عفلق پدر ایدئولوژیک حزب بعث صدام جوان را تحسین کرد و حزب بعث عراق را بهترین حزب در جهان اعلام کرد و صدام را به عنوان جانشین خود معرفی نمود.
صدام با کمک مخفیانه و حیاتی "عبدالرزاق نایف" رئیس اطلاعات نظامی، کودتای موفقیت آمیزی را در سال ۱۹۶۸ میلادی انجام داد. صدام برای قدردانی از خدمات ارائه شده ظرف دو هفته پس از کودتا ترتیب دستگیری و تبعید نایف را داده بود و متعاقبا دستور قتل او را صادر کرد! این اقدام الگویی بود برای نحوه پاداش دادن صدام به وفاداران به خود! صدام با قتل نایف نشان داد وجدان منعطفی دارد: از دید او تعهدات و وفاداری مربوط به شرایط بود و شرایط تغییر میکرد.
اگر فردی یا ملتی به عنوان یک مانع یا تهدید تلقی شود صرف نظر از اینکه در گذشته چقدر وفادار بوده آن فرد یا ملت با خشونت و بدون نگاه به پیشینه حذف میشود و این عمل با "استثناگرایی انقلابی" توجیه میشود. این رویه صدام بود".
اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابیپست در ادامه بیان ویژگیهای صدام مینویسد: "صدام قادر به تغییر مسیر خود بود و میتوان عنوان اپورتونیسم (فرصت طلبی) انقلابی را برایش به کار برد. اگر او در مسیرش با مقاومتی اولیه مواجه میشد با اطمینان از صحت قضاوت اش سختتر مبارزه میکرد، اما اگر شرایط نشان میداد که دچار اشتباه محاسباتی شده در آن شرایط او اشتباه اش را تصدیق نمیکرد بلکه تلاش میکرد خود را با موقعیتی پویا تطبیق دهد. برای مثال، میتوان مصداق عملگرایی انقلابی و انعطاف ایدئولوژیک را در مورد رفتار او با دشمن ایرانی اش دید.
او در مارس ۱۹۷۵ میلادی در مقابل حکومت وقت ایران بر سر اروند رود که عراق از آن تحت عنوان شرط العرب یاد میکرد به توافق رسید تا در مقابل شورش کردها سرکوب شود. صدام قراردادی را با شاه وقت ایران امضا کرد که بر اساس آن حاکمیت ایران بر آبراه مورد مناقشه اروند رود را در ازای توقف تامین تسلیحاتی شورش کردها از سوی ایران پذیرفت. او در سال ۱۹۷۳ میلادی اعلام کرد که حزب بعث نماینده همه عراقیها است و کردها نمیتوانند بی طرف باشند و کردها یا کاملا با مردم هستند یا علیه آنان.
در واقع، این یکی از اصول اساسی صدام بود: "کسی که کاملا با من نیست دشمن من است". از این رو کردها به عنوان دشمنان موذی مورد حمایت قدرتهای خارجی به ویژه ایرانیان قلمداد شدند. در سال ۱۹۷۳ اقلیت کرد تحت حمایت شاه ایران شورش کردند. تا سال ۱۹۷۵ میلادی جنگ علیه کردها بسیار پرهزینه شد و تنها در یک سال ۶۰۰۰۰ جان خود را از دست دادند.
صدام با نشان دادن عمل گرایی انقلابی اش علیرغم نفرت مادام العمری که از ایرانیان داشت نشان داد که نیاز فوری سرکوب شورش کردها به طور موقت اولویت او بوده است. با این وجود، کماکان موضوع حاکمیت بر اروند رود ذهن او را مشغول کرده بود تا آن که در سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی صدام با مشاهد وضعیت آشفته و غیر منظم پس از پیروزی انقلاب در ایران به خوزستان حمله کرد. یکی از اقدامات او لغو قرارداد ۱۹۷۵ برای تقسیم اروند رود بود. پس از آن ایران پاسخ داد و نیروهای عراقی و شهرهای عراق اسیبهای جدی وارد ساختند. صدام متوجه شد که جنگ نتیجه معکوس به همراه داشته است".
ویژگیهای روانی صدام خودشیفتگی (نارسیسیسم) بدخیماز دیدِ پست، برچسب هایی، چون "دیوانه خاورمیانه" و "مگالومانی" (خود بزرگ بین) به اشتباه به صدام اطلاق شده اند چرا که هیچ گونه شواهدی دال بر ابتلای او به اختلال روانپریشانه وجود ندارد. او مینویسد:"صدام بی فکر و عجولانه اقدام نمیکرد. او تنها پس از بررسی جوانب عاقلانه عمل میکرد و میتوانست بسیار صبور باشد. در واقع، او از زمان به مثابه یک سلاح استفاده میکرد. در حالی که او از نظر روانی با واقعیت در ارتباط بوده اغلب از نظر سیاسی با واقعیت ارتباط نداشته است.
جهان بینی صدام محدود و تحریف شده بود او تجربه اندکی درباره جهان خارج از جهان عرب داشت. تنها تجربه ماندگار او با غیر عربها با مشاوران نظامی شورویایی اش بود. هم چنین، طبق گزارشها او تنها در دو نوبت به خارج از خاورمیانه سفر کرده بود یک سفر کوتاه به پاریس در سال ۱۹۷۶ و یک سفر دیگر به مسکو. علاوه بر این او در محاصره افراد بود که از شهرت وحشیانه صدام رنج میبردند و از ابراز مخالفت با او میترسیدند.
او بیرحمانه تهدیدهایی را که متوجه قدرت اش میشد حذف کرد و انتقاد را معادل عدم وفاداری قلمداد میکرد. در سال ۱۹۷۹ میلادی زمانی که به طور کامل زمام رهبری عراق را به دست گرفت یکی از اولین اقدامات اش اعدام ۲۱ مقام ارشد بود که وفاداری آنان را زیر سوال برد. در اینجا میتوان نمونهای را ذکر کرد: در سال ۱۹۸۲ میلادی زمانی که جنگ با ایران برای عراق بسیار بد پیش رفت صدام خواستار پایان جنگ شد، اما آیتالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران تاکید کردند تا زمانی که صدام از قدرت برکنار نشود صلح برقرار نخواهد شد.
در جلسه کابینه صدام از وزرای خود خواست صراحتا توصیههای خود را ارائه دهند و وزیر بهداشت نیز به صدام پیشنهاد کرد که به طور موقت از سمت خود کناره گیری کند تا پس از برقراری صلح ریاست جمهوری را از سر گیرد. صدام از صراحت لهجه او قدردانی کرد، اما سپس دستور بازداشت اش را صادر کرده بود! همسر آن وزیر تقاضای آزادی شوهرش را مطرح کرد. روز بعد صدام جسد مثله شده شوهر آن زن را در یک کیسه مشکی برایش فرستاد. این موضوع به شدت توجه وزرای دیگر را که مصرانه خواستار باقی ماندن صدام در قدرت بودند به خود جلب کرد. وجود این افراد بله قربان گو در کنار دیدگاه محدود صدام درباره مسائل جهانی او را به سوی اشتباه محاسباتی سوق داد. از دید صدام رویاهای بعث زمانی محقق خواهند شد که ملت عرب زیر نظر یک رهبر قدرتمند متحد شود. در ذهن صدام او برای آن نقش مقدر شده بود".
پست مینویسد: "او محدودیت وجدانیای برای خود قائل نبود. تنها وفاداری صدام به شخص خود بود. هنگامی که مانعی در مسیر انقلابی اش وجود داشته صدام آن را از میان برداشته است. او از هر نیرویی که لازم میدید استفاده میکرد و اگر مصلحت میدانست به افراط در اعمال خشونت از جمله استفاده از سلاحهای کشتار جمعی مبادرت میورزید".
پست اشاره میکند به نظرش صدام علیرغم آن که روان پریش نبود، اما گرایش پارانوئید قویای داشت. او برای تلافی کردن آماده بود و بدون دلیل خود را در محاصره دشمنان میدید. با این وجود، او نقش خود را در ایجاد آن دشمنان نادیده میگرفت و نظریههای توطئه را برای توجیه اقدامات خود مطرح میکرد.
پست میافزاید:"صدام متقاعد شده بود که ایالات متحده، اسرائیل و ایران درصدد حذف او بودند و برای تایید این استدلال، زنجیرهای از نتیجه گیریها را برای متقاعد کردن هواداران اش مطرح میکرد. "لطیف نصیف جاسم" که مسئول تبلیغات و بیانیههای عمومی رژیم بعث بود احتمالا به تقویت روحیه پارانوئیدی صدام کمک کرد و به یک معنا مجری پارانویای او بود.
در این مسیر صدام با سرزنش دشمنان بیرونی حامیان سرکوب شده خود را متحد میکرد. علیرغم آن که صدام کاریزماتیک نبود، اما با رویکردش در قبال فلسطینیان و ضدیت با صهیونیسم تلاش میکرد از خود چهره مردی قدرتمند را به نمایش گذارد. او را خود یکی از رهبران بزرگ تاریخ میدانست و خود را در کنار قهرمانان قرار داده بود در کنار ناصر، کاسترو، تیتو، هوشی مین و مائو تسه دونگ که هر کدام را به خاطر تطبیق سوسیالیسم با محیط خود و مقابله با سلطه بیگانگان تحسین میکرد.
صدام نیز مانند مائو جوانان را تشویق کرد تا در مورد فعالیت ضد انقلابی والدین خود اطلاع رسانی و خبرچینی کنند. همان طور که مقامی خداگونه به مائو نسبت داده شد و تصاویر و مجسمههای غول پیکر او در سرتاسر چین قرار گرفت تصاویر و مجسمههای غول پیکر صدام در عراق نیز فراوان بودند".
پُست درباره علت در قدرت باقی ماندن صدام برای چندین دهه مینویسد: "تصادفی نیست که او در این باره زمانی طولانی مدت رهبر کشورش در منطقهای پرآشوب در جهان باقی مانده است. در حالی که او رویاهای بلندپروازانه و همراه با جلال و شکوه را در سر میپروازند یک تاکتیسین زیرک است که از خود صبوری به خرج میدهد. او که میتواند تهاجم شدید را براساس نیازهای انقلابی توجهی کند همزمان قادر است مسیر را در صورت بروز اشتباه محاسباتی معکوس کند و منتظر باقی میماند تا روزی فرارسد که شرایط برای دستیابی به هدف انقلابی اش فراهم باشد. در واقع، انگیزه او برای قدرت از بین نمیرود بلکه صرفا به تعویق میاقتد. صدام حسین یک ماشین حساب سیاسی ظالم است که برای رسیدن به اهداف هر کاری که لازم باشد انجام میدهد. البته او آرزوی شهادت ندارد و زنده ماندن هدف اش میباشد. اولویت شماره اول او ارائه تصویری از یک عملگرای انقلابی از خود است که آرزوی جنگی را ندارد که در آن عراق به شدت آسیب ببیند و جایگاه اش به عنوان یک رهبر خدشته دار شود".
این گزارش ادامه دارد...
گردآوری و ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه
*فراخود یا سوپرایگو آن جنبه از شخصیت است که دربردارنده تمام آرمانها و استانداردهای اخلاقی و درونی است که ما از پدر و مادر و جامعه کسب میکنیم. سوپرایگو مسئول درونی کردن قواعد فرهنگی است و معمولا توسط اعمال تأثیر والدین صورت میپذیرد.